نوسانات معنا دار نرخ ارز

آخرین روز ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوریست.

علی اکبر هاشمی و اسفندیار رحیم مشایی در لحظات آخر ثبت نام می کنند.

قیمت ارز اندکی کاهش می یابد.

تیتر سایت ها: هاشمی ثبت نام کرد قیمت ارز کاهش یافت.

راستی چرا نگفتند : مشایی ثبت نام کرد قیمت ارز کاهش یافت.

دیگر هیچ خبری نبود تا...

پیروزی حسن روحانی که حمایت هاشمی را یدک می کشید ، در انتخابات.

این بار هم قیمت ارز کاهش یافت .

نه به اندکی دفعه قبل . این بار به فاصله یک هفته حدود 6 برابر زمان ثبت نام.

این در حالی است که منابع نسبتا خبری فقط به مساله کاهش قیمت عکس العمل نشان دادند .

این بار ، روحانی منتخب ملت است ولی هنوز احمدی نژاد بر منصب ریاست جمهوری تکیه زده.

و چند سوال مهم :

دلیل اصلی کاهش قیمت ارز چیست؟

آیا احمدی نژاد دلیل اصلی کاهش قیمت ارز است یا انتخابات و روحانی ؟

آیا این دو ، ارتباطی با دلالان ارز دارند؟

بهبود نسبی وضعیت ارز را باید به نام دولت نوشت یا روحانی (به پشتیبانی ...)؟

و خیلی از سوال هایی که فعلا هیچکس پاسخش را ...

صرفا جهت اطلاع دکتر!

اینجا ایران است ...

صدای جمهوری اسلامی ایران...

قابل توجه بعضیا که دوست دارن ول (ببخشید آزاد ) باشن .

فکر نکنید حالا روحانی رای آورده  ایران میشه لس آنجلس .

هنوز یه عده زندن و نفس میکشن . وقتی مردن بیاید...

ادامه نوشته

اندکی صبر ...

این بار یکسری مطالب می نویسم که شاید هر پاراگرافش ارتباطی به پاراگراف بعدی ندارد ولی امید است دانه های تسبیح باشند. 

+ کار هر روزم شده . گشتی در سایت های خبری و خواندن مطالبی که شاید برایم روشنگری کند. تا بدانم کجا ایستاده ام . کجا باید بروم.

گاهی مخالف (البته اگر باشد که هست) ، گاهی هم موافق.

گاهی می بینی بعضی شمشیر را از رو بسته اند و آی با چماقشان می زنند که انگار ...

+ دو شب پیش بود که به واسطه پدرم با یکی از دوستان پایتخت نشین که اتفاقا روزنامه نگار هم بود صحبتی داشتیم . کل حرف ها یک طرف . یک جمله از حرفهاش واقعا مرا به فکر فرو برد  . می گفت : فلان نامزد را انتخاب می کنیم ولی وظیفه داریم تنها نگذاریمش تا به سرنوشت احمدی نژاد دچار نشود .

+گشتی در یکی از خبرگزاری ها می زدم که عکس یکی از روحانیون که اتفاقا آشنا هم بود در کنار یکی از نامزدها نظرم را جلب کرد. کمی به فکر فرو رفتم . شب شده بود برای یکی از دوستانم تعریف کردم . می گفت : مگه خبر نداری ستادش دستشه ! مگه یادت نیست توی اردوی مشهد می گفت نمی خوام اشتباه قبل رو انجام بدم . پراید داره و ... شروع کرد به بد و بیراه...

+ شخصی می گفت می دونی چرا خیلی از  رجال سیاسی مملکت که دکتراشان رو از خارج از کشور (مخصوصا انگلیس و امریکا  ) گرفته اند تفکرات خاص و جهت داری دارند؟

+امروز رهبرم بیاناتی داشتن:

دشمنان اسلام و انقلاب و ایران، همه امکانات مالی، رسانه ای و سیاسی خود را بکار گرفتند تا مردم را از نظام جدا و به «انتخابات و دستگاه برگزار کننده آن» بدبین کنند اما ملت روز جمعه با حضور حداکثری در پای صندوق های رأی، ارتباط و اتصال مستحکم خود را با نظام اسلامی اثبات می کند

من درباره بعضی حرفهایی که در مناظره ها زده شد، حقایق و مطالبی دارم که انشاءالله بعد از انتخابات بیان خواهم کرد اما به هر حال این حرکت خیلی خوب و خوشحال کننده بود.

خوشبختانه امسال از برخی بی احترامی ها که در سال 88 گاه از سوی برخی هواداران نامزدها در جریان تبلیغات انتخاباتی روی داد، خبری نیست که باید پروردگار را به خاطر این پیشرفت و پیشرفتهای دیگر شکر کرد.

هیچ کس از تقدیر الهی ملت در روز جمعه خبر ندارد اما منتخب ملت هر قدر با آرای بیشتر و محکم تری انتخاب شود می تواند با قدرت بیشتر در مقابل دشمنان کشور و ملت بایستد و از منافع ملی دفاع کند.

کسی که در مسیر امام حسین علیه السلام قدم میگذارد باید آماده شهادت باشد البته حرکت در این مسیر همیشه به شهادت منجر نمی شود اما در هر حالت موجب سعادت و عزت است.

+امروز توی دانشگاه دختری بهم گفت : خدا کنه فلانی رای بیاره فضای دانشگاه عوض بشه واقعا این 4 سال خیلی ...

بهش گفتم : شما که هنوز دو ترم نشده اومدی دانشگاه .

+چند روز پیش یکی از دوستانم که اتفاقا ، هم فکر هم بود دستبندی رنگی بسته بود . هنوز نمی دونستم قضیه از چه قراره . توضیح داد . برای مسخره بازی بسته بود. بهش گفتم همین کار ها رو می کنی که بعد ها یه عده توهم زده میشن و میگن رای هامون... 

+ این کلیپ رو هم ببینید بد نیست.

+دعوت بود یم بالا شهرمون. محل میتینگ ها و گاهی مسخره بازی های انتخاباتی . از خونه خارج شدم و قدری از کنار خیابون پیاده و تنها مسیری مستقیم رو با گردنی کج به سمت ماشین ها و افراد طی می کردم.

خیابون پر از افرادی با رنگ و لعاب ... ، قر به کمر ، دسبند بسته و عکس نامزدی خاص در دست. 

اینجا بود که دلم بحال انقلاب سوخت . به حال اون ستاد انتخاباتی ای که چهار نفر روی صندلی کنار مسجدی نشسته . بنرها و عکس هایی پاره و روی زمین افتاده.

+ و حالا القصه... 


طریق عدالت!

چندی است برخی از عزیزان دل که احساساتشان لبریز از تکلیف گشته شعارهایشان را فقط در سمت و سو های خاص در می کنند و قدری بی خیال مسائلی بس مهم گشته اند . گفتیم گاهی بی خیالی بد و گاهی هم حال می دهد به همین دلیل قصد دخول از باب مستقیم نداشتیم و سعی نمودیم بسیار بسیار غیر مستقیم به موضوع عدالت دخول کنیم. این مهم هم دلیلش نبود یا کمبود شعار عدالت در میان شعارهای از نوع انتخاباتی دوستان دلبندمان می باشد.

عزیزان نصیحت حقیر به گوش خود آویزان و تا اینجا که سعی نمودید عدالت را مطرح ننمایید زین پس هم خیال را رها سازید و به نبشته ی بس زیبا و نغز و پر مغز برادر عبیدمان که زاکانی است گوش جان فرا دهید.

عبید جانمان  "در عدالت "و بخش " حکایت"ش اینگونه شما را خطابه می فرماید:

***

در تواریخ مغول وارد است که هلاکو خان را چون بغداد مسخر شد 1جمعی را که از شمشیر باز مانده بودند بفرمود تا حاضر کردند . حال هر قوم می پرسید . چون بر احوال مجموع واقف شد ، فرمود که از محترفه2 ناگزیر است. ایشان را رخصت داد تا با سر کار خود رفتند.تجار را مایه فرمود دادن تا از بهر او بازرگانی کنند . جهودان را فرمود که قومی مظلوم اند به جزیه3 از ایشان قانع شد . محنثان4 را به حرم های خود فرستاد. سادات و قضات و مشایخ و صوفیان و حاجیان و واعظان و معرفان و گدایان و قلندران و کشتی گیران و شاعران و قصه خوانان را جدا کرد و فرمود که اینان در آفرینش زیادت اند و نعمت خدای را به زیان می برند. فرمود تا همه را در شط غرق کردند و روی زمین از خبث ایشان پاک کرد . لاجرم قرب نود سال پادشاهی در خاندان او قرار گرفت و هر روز دولت ایشان در تزاید5 بود .ابوسعید بیچاره _انارالله برهانه_ را چون دغدغه ی عدالت در خاطر افتاد و خود را به شعار 6 عدل موسوم گردانید ، در اندک مدتی دولتش سپری شد7 و خاندان هلاکوخان و مساعی  8 جماله ی او در سر نیت بد ابوسعید رفت . آری:

چو تیره شود مرد را روزگار                                          همه آن کند کش نیاید به کار

رحمت بر این بزرگان صاحب توفیق باد که خلق را از ظلمت ضلالت عدالت ، به نور کفایت و هدایت ارشاد فرمودند.

***

امیدوارم عزیزان دل تا اینجا متنبه گشته باشند . اگر هم نه قدری نیم نگاهی به دول کوته عمر پس از انقلاب بیندازند تا حساب کار دستشان بیاید . من باب همینجورکی مثلا دولت عزیز دلمان (این بار واقعا) شهید بزرگوار رجایی دیری نپایید که با ترور ایشان و یارانش غروب کرد. دولت نهم رئیس جمهور مردمیمان هم همین طریق را پیشه کرد تا اجنه و شیاطین بساطش را برچیدند و حال همه چیز در دهمیش در حال گذار می باشد.

اگر باز هم گوشتان بدهکار نبود ،  یا به متن کامل رجوع نمایید یا ، خوب امتحان کنید ببینیم چه می شود...


1-به تصرف در آمدن ، تسخیر شدن

2-پیشه وران ، کسانی که حرفه ای دارند ، کاسبان

3-مالی که ساکنان غیرمسلمان کشورهای اسلامی به طور سالیانه به حاکمان اسلامی می پرداختند.

4-خود فروشان

5-پیشرفت ، ترقی

6-مجازا : راه و روش خود را به چیزی موسوم گرداندن

7-تمام شد

8-سعی ها ، کوشش ها